- پدید آمدن
- هویدا گشتن پیدا گشتن آشکار شدن نمودار گردیدن، بوجود آمدن خلق شدن، معلوم شدن مرئی شدن، طلوع کردن طالع شدن، یا پدید آمدن بامداد ین. پیدا شدن (زهره و عطارد) پیش از طلوع آفتاب در مشرق. طلوع صباحی مقابل پنهان شدن بامدادین
معنی پدید آمدن - جستجوی لغت در جدول جو
- پدید آمدن
- نمایان شدن، به وجود آمدن
![تصویری از پدید آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/0/2/amd-0010236.jpg)
- پدید آمدن
- آشکار گشتن، بوجود آمدن، معلوم شدن
![تصویری از پدید آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/6/9/mon-0006986.jpg)
- پدید آمدن
- Arise
![تصویری از پدید آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/fa2en/0/0/0/3/4/fa2en-0003465.jpg)
- پدید آمدن
- возникать
- پدید آمدن
- entstehen
- پدید آمدن
- виникати
- پدید آمدن
- pojawiać się
- پدید آمدن
- sorgere
- پدید آمدن
- ontstaan
- پدید آمدن
- להתעורר
- پدید آمدن
- ortaya çıkmak
- پدید آمدن
- kujitokeza
- پدید آمدن
- উদিত হওয়া
- پدید آمدن
- پیدا ہونا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ظاهر شدن آشکار گردیدن: چنانکه پیدا آید در این نزدیک از احوال این پادشاه، حاصل شدن بوجود آمدن: هر کس مرکبست از چهار چیز... و هر گاه که یک چیز از آنرا خلل افتد ترازوی راست نهاده بگشت و نقصان پیدا آید، ظهور کردن نامبر دار شدن: بر خداوندان و پدران بیش از آن نباشد که بندگان و فرزندان خویش را نامهای نیکو و بسزا ارزانی دارند بدان وقت که ایشان در جهان پیدا آیند، یافت شدن یافته شدن: بفرمود تا همه آب آن چاه را و بسیاری گل بر کشیدند پیدا نیامد (انگشتری پیغامبر)
![تصویری از پیدا آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/6/9/amd-0026937.jpg)
پدید آمدن، به وجود آمدن، آشکار شدن، نمایان شدن، برای مثال اخترانی که به شب در نظر ما آیند / پیش خورشید محال است که پیدا آیند (سعدی۲ - ۴۳۰)
![تصویری از وادید آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/hsh/0/1/0/1/1/hsh-0101138.jpg)
پدید آمدن ظاهر شدن: (دست معجز نبوت عروس نیم خرمار با داماد بوحینفه زفاف داد بیک ساعت صد هزار نور در دل بوحنیفه وادید (وادیذ) آمد)